سایت نگرش نیک - www.negareshenik.ir

ویدیوها و مقالات آموزشی و انگیزشی از جول اوستین و سایر اساتید

سایت نگرش نیک - www.negareshenik.ir

ویدیوها و مقالات آموزشی و انگیزشی از جول اوستین و سایر اساتید

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۹ ثبت شده است

متن انگیزشی روانشناسی کوتاه از جول اوستین

متن انگیزشی 1

ما هر روز فرصت های زیادی برای ناراحت بودن، ناامید شدن و رنجیدن از دیگران داریم. مثلا:

 ممکن است برنامه روزانه مان به نتیجه نرسد

 کسی در محل کارمان به ما بی احترامی کند

 یا کاری که بایستی یک ساعته تمام می شده، سه ساعت طول بکشد.

مردم دردسرساز و موانع همیشه هستند. نکته ای که باید توجه کنیم این است:

ما نمی توانیم همه چیز را کنترل کنیم، اما می توانیم واکنش های خود را کنترل کنیم.

متن انگیزشی روانشناسی

متن انگیزشی 2

من و شما قرار است خوشحال تر از آدم های معمولی باشیم. شما آنچه را نشان دهید دریافت می کنید. اگر ترشرو باشید و رفتاری غیردوستانه داشته باشید، دیگران هم با شما همین طور رفتار خواهند کرد.

اگر ناامید به نظر برسید، ناامیدی و شکست و بدبینی را به خود جذب خواهید کرد. اما وقتی لبخند می زنید و شاد هستید، آدم های شاد و مهربان را به خود جذب می کنید.

متن انگیزشی 3

بدانید که خیلی از روزها آن طور که شما برنامه ریزی کرده اید، پیش نمی روند. برنامه ریزی یکی از اصول اولیه افراد موفق هست و برای اینکه به اهدافمان برسیم نیاز ضروری به برنامه ریزی داریم. باید در آغاز هر روز برنامه مان را به خداوند ارائه دهیم و فقط بگوییم:

«خدایا این برنامه ای است که من امروز دوست دارم اجرا کنم، اما چون می دانم کنترل همه چیز در دست توست، بنابراین اول برنامه هایم را به تو ارائه می دهم. پیشاپیش تصمیم گرفته ام که بدون توجه به آنچه بر سر راهم قرار می گیرد، آرامشم را حفظ کنم. خدایا می دانم تو گام های مرا هدایت می کنی و همه چیز در نهایت دست به دست هم می دهد تا به نفع من تمام شود.»

اما اکثر مردم نگرش اشتباهی دارند. آنها فکر می کنند در صورتی باید خوشحال بشوند که همه امور تحت کنترل شان باشند و همه چیز طبق خواسته آنها پیش برود، در این صورت احساس خوبی دارند و حال شان خوب است.

نیازی نیست تا همه چیز باب میل ما پیش برود بعد احساس خوب داشته باشیم، بلکه باید احساس خوب داشته باشیم تا اتفاقات خوبی برای ما بیفتد.

متن انگیزشی امید به زندگی از جول اوستین

خواهرم، لیزا سال ها پیش چنین وضعیتی داشت. ماه ها بود که لبخندی نزده بود. از شدت افسردگی اصلا نمی توانست از خانه بیرون برود. مشکل او این بود که او منتظر بود حالش بهتر شود تا بتواند شاد باشد. اما او اول باید شاد می شد تا بعد بتواند احساس بهتری داشته باشد.

او در نهایت تصمیم گرفت که بخندد، خنده ای از روی ایمان و چهره ای خوشحال به خود بگیرد و همین گام برخاسته از ایمانش نقطه عطف زندگی او شد و از دام افسردگی نجات پیدا کرد.

باید به جایی برسید که بتوانید بگویید:

«برای داشتن یک روز خوب، حتما نباید همه چیز طبق خواسته من پیش برود. من پیشاپیش ذهنم را آماده می کنم، مهم نیست چه اتفاقی می افتد یا نمی افتد، من آرامشم را حفظ می کنم و از روزی که در آن هستم، لذت می برم.»

زندگی آنقدر کوتاه است که اصلا ارزش ناراحت بودن ندارد. پس به اوضاعتان اجازه ندهید که شادی و احساس خوب شما را بگیرند.

می گویید:

«این همسایه واقعاً اعصاب مرا خورد می کند. خیلی دعا کرده ام و از خدا خواسته ام که تغییری در او ایجاد کند.»

یاد گرفته ام که هرگز از خدا نخواهم کسی را تغییر دهد مگر اینکه اول گفته باشم:

«خدایا مرا اول تغییر بده!»

اگر آن همسایه مزاحم هم نقل مکان کند و برود، تا وقتی که شما اصل زیر را یاد نگرفته باشید، باز هم افراد دیگر شبیه آن همسایه مزاحم به جای او خواهند آمد:

هرگز به دیگران اجازه ندهید، شادی و احساس خوب را از شما بگیرند. چون احساس خوب پیش نیاز رخ دادن اتفاقات خوب در زندگی تان می باشد.

متن انگیزشی روانشناسی کوتاه

داستان انگیزشی کوتاه از جول اوستین

متن انگیزشی 1: لبخند

من به خنده رو بودن معروفم. سال ها پیش با همسرم ویکتوریا به مرکز خرید رفته بودم. او لباسی را برای خریدن انتخاب کرد و چون هنوز مشغول خرید بود، به او پیشنهاد کردم که آن لباس را برای حساب کردن به پای صندوق ببرم.

وقتی روبروی خانمی که متصدی صندوق بود ایستادم، لبخندی زدم و سلام کردم. آن خانم هم در جوابم لبخندی زد. می خواست قیمت کالا را وارد دستگاه کند اما دست نگه داشت و گفت:

« صبر کنید، همین الان بر می گردم.»

او به دفتر فروش رفت و وقتی برگشت، گفت:

« آخر این هفته کلیه اجناس ما حراج می شوند. اما من این اجازه را دارم که همین الان خریدهای شما را با قیمت حراج حساب کنم.»

لبخند بزرگتری بر لبم نقش بست و از او تشکر کردم.

همانطور که داشت لباس را تا می کرد و در کیسه می گذاشت، متوجه شد که قسمت کوچکی از تودوزی داخل لباس مشکل دارد.

گفت: «فکر کنم مشکلی پیش آمده، می بینید؟»

گفتم: «اوه بله، خیلی بد است.»

گفت: «اجازه بدهید ببینم چه کاری می توانم انجام دهم.»

دوباره به دفتر فروش رفت و چند دقیقه بعد برگشت.

گفت: «بسیار خب، می توانم خرید شما را با نصف قیمت حراجی آن حساب کنم.»

با خودم گفتم، پسر اگر به لبخندم ادامه دهم، ممکن است حتی به من بدهکار هم شوند!

ویکتوریا گفت که از آن به بعد باید بیشتر با او به خرید بروم. به او گفتم که همه ماجرا از یک لبخند شروع شد.

فکر نمی کنم که اگر با قیافه ای عبوس پای صندوق می رفتم، آن خانم چنین لطفی در حقم می کرد.

خداوند به همه ما یک لبخند داده است، آیا از لبخندتان استفاده می کنید؟

متن انگیزشی 2: کشیش خنده رو

مخاطبانم به من لقب «کشیش خنده رو» داده اند. خیلی ها از من انتقاد می کنند که چرا انقدر لبخند می زنم؟

روزی خبرنگاری از من پرسید که اگر کسی تو را کشیش خندان خطاب کند ناراحت می شوی یا نه؟

پاسخ دادم:

 «اصلا! من حرف او را تحسین قلمداد می کنم. از نظر آنها، گناه من شاد بودن، زندگی کردن با شور و شوق و لذت بردن از آن است.»

جول اوستین در سخنرانی هایش سعی می کند از طنز و داستان های طنز استفاده کند و همین تکنیک سخنرانی او باعث جذابیت و درک بهتر حرف های او می شود. او ابتدا یک داستانی تعریف می کند که معمولاً جنبه ی طنز هم دارد و بعد از آن داستان یک نتیجه گیری فوق العاده پندآموز و زندگی ساز می کند.

 

برای دانلود ویدیوی داستان طنز جول اوستین و مطالعه ی ادامه ی مقاله روی لینک زیر کلیک کنید:

 

https://negareshenik.ir/multivitamins2/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۹ ، ۱۰:۵۲
سید محمد باقرپور